مجله طراحی گلشنی

واژگان، لغات و اصطلاحات خیاطی و دوخت [انگلیسی و فارسی]

اصطلاحات خیاطی, اصطلاحات خیاطی انگلیسی, اصطلاحات خیاطی با ترجمه

اگر علاقه مند به خیاطی هستید، برای شروع می بایست با اصطلاحات خیاطی (sewing terms) به زبان انگلیسی و فارسی آشنا باشید. این نوشتار برای افرادی که قصد یادگیری این اصطلاحات به زبان انگلیسی را دارند مفید است زیرا به شما کمک می کند بتوانید با دیدن ویدئوهای آموزشی زبان انگلیسی منظور فرد آموزش دهنده را متوجه شوید و به اشتباه نیفتید. بدون شک خیاطی یک سرگرمی محبوب است که شامل ایجاد انواع مختلف وسایل با استفاده از سوزن و نخ است. چه یک مبتدی یا یک خیاط با تجربه باشید، درک اصطلاحات خیاطی ضروری است و به کمک آن در مسیر شغلی خود پیشرفت بسزایی خواهید داشت. در این مقاله برخی از اصطلاحات خیاطی رایج را فهرست کرده و تعاریف آنها را ارائه می کنیم.

لیست اصطلاحات خیاطی (فارسی و انگلیسی) به همراه معنی

فاصله روچرخ (Seam allowance): فاصله بین خط دوخت و لبه پارچه در هنگام دوخت دو یا چند چیز به یکدیگر

وسایل کوچک خیاطی (notions): اقلام کوچک مورد استفاده در خیاطی، مانند دکمه، زیپ، و نخ را لوازم کوچک خیاطی می گویند.

خواب پارچه (Bias): یک خط مورب در سراسر دانه پارچه که بیشتر از طول یا عرض پارچه کشیده می شود.؛ به معنای دقیق تر، جهتی است که پارچه به آن سمت بافته شده است.

کوک موقت (Baste): دوخت های موقتی که برای نگه داشتن پارچه تا زمان دوخت نهایی استفاده می شود.

بوبین (Bobbin): قرقره کوچکی است که نخ را برای نخ زیرین چرخ خیاطی نگه می دارد یا به عبارتی سیم پیچ پیچک دور آن بسته می شود؛ این اصطلاح گاهی اوقات تحت عنوان قرقره و ماسوره نیز شناخته می شود.

ساسون (Dart): این اصطلاح دارت نیز شناخته می شود و یک تای مثلثی در پارچه است که برای شکل دادن به لباس دوخته می شود و معمولا در اطراف کمر و نیم تنه دیده می شود.

چین دار کردن (Gathering): فرآیند به هم کشیدن پارچه به منظور متناسب کردن آن با یک قسمت کوچکتر را چین دار کردن می گویند و اصطلاح انگلیسی Gather در خیاطی چین سوزنی شناخته می شود.

سجاف (Hem): لبه تمام شده لباس یا پارچه که زیر آن برگردانده شده و دوخته می شود که به منظور زیبایی بیشتر کار انجام می شود.

لایی گذار (Interfacing): چیزی است که برای افزودن ساختار و ثبات به پارچه استفاده می شود؛ همچنین به معنای گذاشتن یک لایه اضافی پارچه بین روی لباس و قسمت داخلی آن به منظور افزایش دوام حالت لباس نیز می باشد.

لوله بندی (Piping): نوار لوله مانند تزیینی درست شده از یک نوار پارچه که به دور یک طناب تا می شود و دوخته می شود.

پایه چرخ خیاطی (Presser foot): قسمتی از چرخ خیاطی که روی پارچه قرار می گیرد پارچه را هنگام دوخت در جای خود نگه می دارد. توجه داشته باشید این اصطلاح با پدال (Pedal) چرخ خیاطی متفاوت است.

چاک دهنده درز (Seam ripper): این اصطلاح بِشکاف و شکاف‌دهنده نیز شناخته می شود، ابزار کوچک دسته داری است که در خیاطی به منظور بریدن الگو یا کاغذ استفاده می شود.

کناره (Selvage): لبه تمام شده پارچه که در امتداد دانه های طولی قرار دارد را کناره می گویند. برای درک بهتر نظر شما را به این اصطلاحات خیاطی در دیکشنری نساجی جلب می نماییم: نخ کناره (Selvage yarn)، کناره آسیب دیده پارچه (Torn selvage)، کناره بریده در پارچه (Cut selvage)، کناره دولا (Doubled selvage)، کناره تا شده (Folded selvage)، کناره برگردانده شده (Turned selvage)، کناره حلقه دار (Loop selvage)، کناره حلقه دار (Looped selvage)، کناره ریشه ای (Fringe selvage)، کناره سر پود تو کشیده (Tuck in selvage)، کناره محکم (Tight selvage)، کناره سفت (Taut selvage)، کناره ای که به دلیل کشیدگی تار سفت شده (Balky selvage)، کناره شل (Loose selvage)، کناره ضایعاتی (waste selvage) و کناره ضایعاتی در ماشین دورنیر (Catch selvage) و کناره ضایعاتی در ماشینهای بدون ماکو (Dummy selvage)، کناره ضخیم (Beaded selvage) و کناره ضخیم پارچه (Corded selvage)، کناره لبه کردلین (Twist selvage)،  کناره لنو ریشه دار (Leno selvage)، کناره لوله شده (Rolled selvage)، کناره ماکویی (Conventional selvage)، کناره معمولی (Normal bond selvage)، کناره معیوب پارچه (Bad selvage)، کناره نواری (Tape selvage) و در آخر، مکانیزم ایجاد کناره موقت False selvage device.

طول کوک (Stitch length): طول دوخت و فاصله بین دوخت ها روی چرخ خیاطی را طول دوخت می گویند و خود stitch به معنی کوک می باشد. اصطلاحات خیاطی مشابه عبارتند از: کوک پروانه (Fly stitch)، کوک دوزی (Bullion stitch)، کوک دوزی حلقه ای (Bullion chain stitch)، کوک دوزی گل رز (Bullion rose stitch)، کوک زنجیره دوزی (Chain stitch)، کوک زنجیره دوزی پیچیده (Twisted chain stitch)، کوک زیگزاگ (Catch stitch)، کوک زیگزاگ (Crisscross stitch)، کوک زیگزاگ (Zig zag  stitch)، کوک ساقه دوزی پیچیده (Twisted running stitch)، کوک سر دوزی (Overlapping stitch)، کوک سرخس دوزی (Fern stitch)، کوک ضربدری (Cross stitch)، کوک عمود بر حاشیه (Vertical hemming stitch)، کوک لبه دوزی پتو (Blanket stitch)، کوک مخفی (Blind stitch)، کوک مرکب (Combination stitch) و در آخر منسوج بی بافت سوزن دوزی شده (Stitch bonded fabric).

دوخت های تزئینی با چرخ خیاطی (topstitching): همانطور که از نامش پیداست یک ردیف دوخت در قسمت بیرونی لباس یا پارچه است که معمولاً برای اهداف تزئینی دوخته می شود.

زیردوخت (Understitching): یک ردیف دوخت در داخل لباس یا پارچه است که برای ثابت نگه داشتن روکش استفاده می شود.

کوک زیگزاگ (Zigzag stitch): همانطور که در بالا نام برده شد به دوختی گفته می شود که به صورت زیگزاگ جلو و عقب می رود و برای تکمیل لبه ها و جلوگیری از ساییدگی استفاده می شود.

خط راه (Grainline): خط راه یا خط دانه به جهت نخ های پارچه به صورت طولی یا عرضی گفته می شود.

درز فرانسوی (French seam): یا دوخت فرانسوی نوعی درز است که لبه خام پارچه را برای یک روکش تمیز می پوشاند.

نوار مغزی دوزی (Bias tape): نوار پارچه ای که روی نوار بریده شده و برای بستن لبه های لباس یا پارچه استفاده می شود.

دانستن این اصطلاحات خیاطی به شما کمک می کند تا الگوها و دستورالعمل های خیاطی را درک کنید و همچنین به طور مؤثرتر با سایر خیاط ها ارتباط برقرار کنید. در صورتی که اصطلاحات خیاطی خاصی را می‌دانید و از قلم افتاده است می توانید آن ها را از بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

5/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *